ده کوچکی است از دهستان کشکوئیه شهرستان رفسنجان، واقع در 53 هزارگزی شمال باختری رفسنجان و 8 هزارگزی شوسۀ رفسنجان به یزد، سکنۀ آن 25 تن است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان کشکوئیه شهرستان رفسنجان، واقع در 53 هزارگزی شمال باختری رفسنجان و 8 هزارگزی شوسۀ رفسنجان به یزد، سکنۀ آن 25 تن است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
آرایش دهنده گیتی، عالم آرای، (ناظم الاطباء) : سپهری برین گونه برپای کرد شب و روز را گیتی آرای کرد، فردوسی، ای بار خدای گیتی آرای بربندۀ پیر خود ببخشای، سعدی، ، خداوند و خالق گیتی، (آنندراج) (بهارعجم)، از اوصاف پادشاه باشد، (از آنندراج) (از بهار عجم) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 314) : شه گیتی آرای خورشیدبخت که بر تارک چرخ بنهاد تخت، فردوسی، ، نوعی از گل سرخ نیک منظر و رعنا که از بصره آورند و پرهای آن را مدتی میتوان نگاه داشت و چون آن را در لای لباسها نهند بوی خوش به آنهامیدهد شبیه به بویی که مرکب از بوی مشک و عنبر باشد، (از فرهنگ شعوری ج 2 ص 314) (ناظم الاطباء)، رجوع به گل گیتی شود
آرایش دهنده گیتی، عالم آرای، (ناظم الاطباء) : سپهری برین گونه برپای کرد شب و روز را گیتی آرای کرد، فردوسی، ای بار خدای گیتی آرای بربندۀ پیر خود ببخشای، سعدی، ، خداوند و خالق گیتی، (آنندراج) (بهارعجم)، از اوصاف پادشاه باشد، (از آنندراج) (از بهار عجم) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 314) : شه گیتی آرای خورشیدبخت که بر تارک چرخ بنهاد تخت، فردوسی، ، نوعی از گل سرخ نیک منظر و رعنا که از بصره آورند و پرهای آن را مدتی میتوان نگاه داشت و چون آن را در لای لباسها نهند بوی خوش به آنهامیدهد شبیه به بویی که مرکب از بوی مشک و عنبر باشد، (از فرهنگ شعوری ج 2 ص 314) (ناظم الاطباء)، رجوع به گل گیتی شود
دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت که در 77000گزی جنوب سبزواران، سر راه فرعی گلاشکرد به سبزواران واقع شده است هوای آن گرم مالاریائی و سکنه اش 150 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و خرما و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت که در 77000گزی جنوب سبزواران، سر راه فرعی گلاشکرد به سبزواران واقع شده است هوای آن گرم مالاریائی و سکنه اش 150 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و خرما و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
معروف به ابراهیم آباد، دهی است جزء دهستان رزقجان بخش نوبران شهرستان ساوه که در 6هزارگزی باختر نوبران و 3هزارگزی راه عمومی نوبران به همدان واقع شده است. هوای آن سردسیر و سکنه اش 74 تن است. دو رشته قنات دارد. محصول آن غلات، بنشن، مختصر بادام، انگور و سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالیچه و جاجیم بافی است. چند خانوار از ایل شاهسون بغدادی در این قریه ساکن هستند. راه آن مالرو است و از طریق نوبران ماشین میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
معروف به ابراهیم آباد، دهی است جزء دهستان رزقجان بخش نوبران شهرستان ساوه که در 6هزارگزی باختر نوبران و 3هزارگزی راه عمومی نوبران به همدان واقع شده است. هوای آن سردسیر و سکنه اش 74 تن است. دو رشته قنات دارد. محصول آن غلات، بنشن، مختصر بادام، انگور و سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالیچه و جاجیم بافی است. چند خانوار از ایل شاهسون بغدادی در این قریه ساکن هستند. راه آن مالرو است و از طریق نوبران ماشین میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان پایین شهرستان نهاوند، واقع در 12هزارگزی باختر شهر نهاوند و 2500گزی شمال گیلان، محلی جلگه و هوای آن سردسیر و سکنۀ آن 990 تن است، آب آن از چشمه تأمین میشود، و محصول آن غلات و توتون و حبوب و لبنیات و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5) دهی است از دهستان میان دورود بخش مرکزی شهرستان ساری، واقع در 5هزارگزی شمال باختری نکا، واقع در دشت و هوای آن معتدل و مرطوب و سکنۀ آن 25 تن است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان پایین شهرستان نهاوند، واقع در 12هزارگزی باختر شهر نهاوند و 2500گزی شمال گیلان، محلی جلگه و هوای آن سردسیر و سکنۀ آن 990 تن است، آب آن از چشمه تأمین میشود، و محصول آن غلات و توتون و حبوب و لبنیات و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5) دهی است از دهستان میان دورود بخش مرکزی شهرستان ساری، واقع در 5هزارگزی شمال باختری نکا، واقع در دشت و هوای آن معتدل و مرطوب و سکنۀ آن 25 تن است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
مرکب از: گیتی + بان، پسوند نسبت و اتصاف، (حاشیۀبرهان چ معین)، نگاهدارندۀ دنیا و روزگار است، (برهان قاطع) (بهار عجم) (آنندراج)، کنایه از پادشاه باشد، (برهان قاطع) (آنندراج) (بهار عجم) (انجمن آرا)، جهانبان، فرمانفرمای جهان: به شمشیر از جهان برداشت نام خسروان یکسر نماند از بیم آن شمشیر ملک آرای گیتی بان، فرخی
مرکب از: گیتی + بان، پسوند نسبت و اتصاف، (حاشیۀبرهان چ معین)، نگاهدارندۀ دنیا و روزگار است، (برهان قاطع) (بهار عجم) (آنندراج)، کنایه از پادشاه باشد، (برهان قاطع) (آنندراج) (بهار عجم) (انجمن آرا)، جهانبان، فرمانفرمای جهان: به شمشیر از جهان برداشت نام خسروان یکسر نماند از بیم آن شمشیر ملک آرای گیتی بان، فرخی
دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان که در 3000 گزی جنوب کوزران و 15000 گزی باختر راه فرعی کوزران به چهارزیر واقع شده است. هوای آن سرد و سکنه اش 115 تن است. راه آن مالرو است وتابستان اتومبیل میتوان برد. زمستان گله داران به حدود نفت شاه میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان که در 3000 گزی جنوب کوزران و 15000 گزی باختر راه فرعی کوزران به چهارزیر واقع شده است. هوای آن سرد و سکنه اش 115 تن است. راه آن مالرو است وتابستان اتومبیل میتوان برد. زمستان گله داران به حدود نفت شاه میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)